«رابطه میان چراغ شعور و موتور شور» از دیر باز مطرح بوده و حرف و حدیثهای فراوانی نیز گفته و شنیده شده است.
منطق «پای استدلالیان چوبین بود» یکی از دیدگاهها برای تخطئه خرد و بها دادن به شور و عشق است که از جمله در جنگ میان عرفان و فلسفه به کار برده شده است.
منطق «کاین طفل یک شبه ره صد ساله میرود» یکی از دیدگاهها برای تنقیص و تحقیر دستگاه شعور در مقابل شور است.[1]
پیش از این رابطه میان چراغ شعور و موتور شور را مطرح کردیم.
در تکمیل این مطلب بایسته است که به کاربرد شور و شعور در کنار یکدیگر اشارهای داشته باشیم.
در کوتاه سخن چند بیان در این باره میتوان گفت:
بیان نخست:
در حلقه نخست پروژه «خود گمشده» به تفصیل در سکانداری اراده سخن گفتیم. از جمله گذشت که:
آن چه با خرد سر جنگ دارد احساساتی است که تلاش میکند «سکّانداری اراده» را به شکل کور در اختیار بگیرد.
اما احساساتی که در طول خرد است خود تبلور عینی خردورزی است و بدون آن خردورزی بی نتیجه یا ناقص خواهد بود.
احساسات در طول خرد، نه تنها قابل حذف نیست، بلکه این گونه احساسات خود تبلور خارجی خردورزی هستند. اندک نیستند محبتهایی که ریشه در معرفت و خردورزی دارند.
بی هیچ تردیدی احساسات در طول خرد، درست، ارزشمند، خوب و بسیار زیباست.
این گونه احساسات بسیار پایدارتر و قویتر و تأثیرگذارتر از احساساتی هستند که در عرض خرد قرار میگیرند و پس از غلبه بر خرد، به تنهایی «سکّاندار» اراده میشوند.
از این رو عشق آنگاه مطهر است و شور آنگاه مقدس است که چراغ فروزانش معرفت باشد.
تفصیل بیشتر این مطلب را در بحث «عشق مقدس!» یک مغالطه پنهان و جایگاه «احساسات» در خردمحوری ببینید.
بیان دوم:
شور به منزله موتور سرعت است و شعور به منزله جهت یاب.
اگر جهت حرکت درست باشد هر چه سرعت موتور شور بیشتر باشد سودمندتر است. اما اگر جهت یاب کنار گذاشته شود یا درست کار نکند حاصل سرعت موتور شور جز درد سر نیست.
چرا که اگر انحراف ما از راه اندک باشد و ما متوقف باشیم با حرکتی کوچک میتوانیم به راه بازگردیم. اما اگر پس از انحراف به سرعت بتازیم هر لحظه بازگشت دشوارتر و زمانبرتر میگردد. از همین در زبان چند تن از معصومین این چنین آمده است.
(حرکت) کننده بر غیر بصیرت مانند حرکت در بیراهه است و شتاب حرکت جز دوری از راه نمیافزاید.
قَالَ ص الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ وَ لَا تَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّرِيقِ إِلَّا بُعْداً.
امیرالمؤمنین علیه السلام: فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ
امیرالمؤمنین علیه السلام: الْعَامِلُ بِجَهْلٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ فَلَا يُجْدِيهِ جِدُّهُ فِي السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً عَنْ حَاجَتِهِ.
كَانَ الصَّادِقُ ع يَقُولُ الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ فَلَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ مِنَ الطَّرِيقِ إِلَّا بُعْداً.
عَنِ الْعَالِمِ ع الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً عَنِ الطَّرِيقِ.
با درنگ در آن چه گذشت روشن میشود که شورهای عقلانی و شرعی، نه تنها از قانون یاد شده مستثناست بلکه مقدس نیز هست.
[1]- این ضرب المثل در شعر حافظ این گونه آمده است: «کاین طفل یک شبه ره یک ساله میرود».